قله سه گانه

قله های سه گانه نوعی الگوی نمودار است که در تحلیل تکنیکال برای پیش بینی  حرکت معکوس قیمت  استفاده می شود. سه قله نشان می دهد که دارایی ممکن است دیگر صعودی نباشد و قیمت های پایین تر ممکن است در راه باشد.

قله های سه گانه ممکن است در تمام تایم فریم ها اتفاق بیفتد، اما برای اینکه الگو به عنوان قله های سه گانه در نظر گرفته شود، باید پس از یک روند صعودی رخ دهد. با این حال، نقطه مقابل قله سه گانه، کف سه گانه است، که نشان می دهد قیمت دارایی دیگر کاهش نمی یابد و می تواند بالاتر رود.

کلمات کلیدی

• یک قله سه گانه توسط سه قله هم سطح تشکیل می شود.
•  با تشکی الگوی سقف سه گانه، یک معامله گر از خرید خارج می شود یا وقتی قله سه گانه کامل شد وارد فروش می شود.
• در صورت معامله الگو، حد ضرر را می توان بالاتر از مقاومت (قله ها) قرار داد.
• هدف نزولی تخمین زده شده برای الگو، ارتفاع الگوی کم شده از نقطه شکست است.

چگونه یک قله سه گانه تشکیل میشود؟

الگوی سه گانه بالا زمانی اتفاق می افتد که قیمت یک دارایی سه قله را در تقریباً یک سطح قیمت ایجاد کند. ناحیه قله ها، ناحیه مقاومت است. پولبک های بین قله‌ها را "سویینگ لو" می‌گویند. پس از سومین پیک، اگر قیمت به زیر سطوح نوسانی سقوط کند، الگوی کامل در نظر گرفته می شود و معامله گران مراقب حرکت بیشتر به سمت نزولی هستند.

قله سه گانه  از نظر بصری شبیه به الگوی سر و شانه است. با این حال، در این مورد، قله میانی به جای اینکه بالاتر باشد، تقریباً برابر با سایر قله ها است. این الگو همچنین شبیه به الگوی دوگانه سقف یا دو گانه کف است، زمانی که قیمت دو بار ناحیه مقاومت را لمس می کند و قبل از سقوط یک یک بار دیگر (برای بار سوم) برای تست مجدد ناحیه مقاومت تلاش میکند.

مهم:

قله های سه گانه اساساً به روشی مشابه الگوهای سر و شانه معامله می شوند.

به مثال زیر توجه بفرمایید. قیمت یک سهم در 4220 دلار به اوج می رسد، به 4080 دلار باز می گردد، تا 4200 دلار افزایش می یابد، به 4080 دلار کاهش می یابد، به 4201 دلار می رسد، سپس به زیر 4081 دلار می رسد، نشان می دهد که سهام احتمالاً در حال کاهش است. شبیه نمودار زیر است.

اهمیت قله های سه گانه

از نظر فنی، یک الگوی سه گانه سقف یا قله سه گانه به ما نشان می دهد که قیمت قادر به نفوذ به ناحیه مقاومت نیست. به زبان ساده تر به این معنی است که پس از تلاش های متعدد، دارایی نمی تواند خریداران زیادی را در آن محدوده قیمت پیدا کند.

با کاهش قیمت، به تمام معامله گرانی که در طول الگو خرید کرده اند، فشار می آید تا شروع به فروش کنند. اگر قیمت نتواند از مقاومت بالا برود، پتانسیل سود محدودی برای حفظ آن وجود دارد. از آنجایی که قیمت به زیر سطوح نوسانی الگو می‌رسد، ممکن است با خروج خریداران سابق با از دست دادن موقعیت‌های خرید و جهش معامله‌گران جدید به موقعیت‌های فروش، فروش افزایش یابد. این روانشناسی الگو است و چیزی که به فروش پس از تکمیل الگو کمک می کند.

هیچ الگویی همیشه درست کار نمی کند. گاهی اوقات یک قله سه گانه شکل می گیرد و تکمیل می شود و معامله گران را به این باور می رساند که دارایی همچنان سقوط خواهد کرد. اما پس از آن، قیمت ممکن است بهبود یابد و بالاتر از ناحیه مقاومت حرکت کند.

برای محافظت، یک معامله گر می تواند یک حد ضرر در موقعیت های فروش بالاتر از آخرین قله، یا بالاتر از "سویینگ های" اخیر الگو قرار دهد. اگر قیمت کاهش نیابد و در عوض افزایش یابد، این حرکت ریسک معامله را محدود می کند.

معامله الگوهای قله های سه گانه

زمانی که قیمت دارایی به زیر سطح حمایت الگو می‌رسد، برخی معامله‌گران وارد یک معامله فروش می‌شوند یا از معامله های خرید خارج می‌شوند. سطح حمایت از الگوی، جدیدترین دره پس از قله دوم است، یا ، یک معامله گر می تواند دره های بین قله ها را با یک خط روند متصل کند. هنگامی که قیمت به زیر خط روند سقوط می کند، الگوی کامل در نظر گرفته می شود و کاهش بیشتر قیمت انتظار می رود.

برای افزودن تایید به الگو، معامله گران حجم سنگین را پس از کاهش قیمت از خط حمایت، بررسی می کنند. حجم معاملات باید افزایش یابد که نشان دهنده علاقه شدید به فروش باشد. اگر حجم افزایش پیدا نکند، الگو بیشتر مستعد شکست است (افزایش قیمت یا عدم کاهش آن‌طور که انتظار می‌رود).

این الگو یک هدف نزولی برابر با ارتفاع الگو کم شده از نقطه شکست را فراهم می کند. این هدف یک برآورد است. گاهی اوقات قیمت بسیار بیشتر از هدف کاهش می یابد، گاهی اوقات به هدف نمی رسد.

سایر نشانگرهای فنی و الگوهای نمودار نیز ممکن است در ارتباط با قسمت بالای سه گانه استفاده شوند. به عنوان مثال، یک معامله گر ممکن است به دنبال یک متقاطع در مک دی MACD نزولی پس از قله سوم باشد، یا برای کمک به تایید افت قیمت، شاخص RSI از اشباع خرید خارج شود.

محدودیت برای یک قله سه گانه

نسبت ریسک/پاداش یک نقطه ضعف این الگوهای سه گانه است. از آنجایی که هر دو حد ضرر و هدف بر اساس ارتفاع الگو هستند، تقریباً برابر هستند. الگوهایی توسط اکثر معامله گران حرفه ای ترجیح داده می شود که در آنها سود بالقوه بیشتر از ریسک است.