Your browser does not support JavaScript!
نماشا

تجزیه و تحلیل سهام

تجزیه و تحلیل سهام

تجزیه و تحلیل بازار سهام، ارزیابی آن با استفاده از  ابزار تجاری خاص، است. تحلیلگران سهام تلاش می کنند تا فعالیت آینده بازار را تعیین کنند.

مفهوم تحلیل سهام

تجزیه و تحلیل سهام، روشی برای تصمیم گیری خرید و فروش برای سرمایه گذاران و معامله گران است. سرمایه گذاران و معامله گران با مطالعه و ارزیابی داده های گذشته و فعلی تلاش می کنند تا با تصمیم گیری آگاهانه در بازار برتری کسب کنند.

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

دو نوع اساسی تحلیل سهام وجود دارد: تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال. تجزیه و تحلیل بنیادی بر اساس داده ها از منابع، از جمله سوابق مالی، تحلیل صور های مالی، گزارش های اقتصادی، دارایی های شرکت و سهم بازار متمرکز است. برای انجام تجزیه و تحلیل بنیادی در یک شرکت، سرمایه گذاران و تحلیلگران معمولاً معیارهای صورت های مالی یک شرکت - ترازنامه، صورت سود، صورت جریان وجوه نقد، و پاورقی ها را تجزیه و تحلیل می کنند. این اظهارات  توسط کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده (SEC) اداره می شود، و برای عموم منتشر می شود. همچنین، گزارش سود منتشر شده توسط یک شرکت در طی بیانیه مطبوعاتی سود سه ماهه آن توسط سرمایه گذارانی که به دنبال تعیین میزان درآمد، هزینه ها و سود یک شرکت هستند، تجزیه و تحلیل می شود.

هنگام اجرای تجزیه و تحلیل سهام بر روی صورت های مالی یک شرکت، یک تحلیلگر معمولاً اندازه گیری سودآوری، نقدینگی، پرداخت بدهی، کارایی، مسیر رشد و اهرم شرکت را بررسی می کند. برای تعیین میزان سلامت یک شرکت می توان از نسبت های مختلفی استفاده کرد. به عنوان مثال، نسبت جاری و نسبت سریع برای تخمین اینکه آیا یک شرکت قادر به پرداخت بدهی های کوتاه مدت خود با دارایی های جاری خود است یا خیر، استفاده می شود. فرمول نسبت جاری با تقسیم دارایی های جاری بر بدهی های جاری محاسبه می شود. ارقامی که می توان از ترازنامه نیز بدست آورد. چیزی به عنوان نسبت فعلی ایده آل وجود ندارد. اما نسبت کمتر از 1 می تواند به تحلیلگر سهام نشان دهد که شرکت در وضعیت مالی ضعیفی قرار دارد و ممکن است نتواند تعهدات بدهی کوتاه مدت خود را در زمان سررسید پوشش دهد.

سطح بدهی شرکت

با نگاهی به ترازنامه، یک تحلیلگر سهام ممکن است بخواهد سطح بدهی فعلی شرکت را بداند. در این مورد، یک تحلیلگر سهام ممکن است از نسبت بدهی استفاده کند (که با تقسیم کل بدهی ها بر کل دارایی ها محاسبه می شود). نسبت بدهی بالاتر از 1 معمولاً به این معنی است که یک شرکت بدهی بیشتری نسبت به دارایی دارد. در این مورد، اگر شرکت دارای درجه بالایی از اهرم باشد، یک تحلیلگر سهام ممکن است به این نتیجه برسد که افزایش نرخ بهره ممکن است احتمال نکول شرکت را افزایش دهد.

تجزیه و تحلیل سهام شامل مقایسه صورت های مالی جاری یک شرکت با صورت های مالی آن در سال های گذشته است تا به سرمایه گذار این احساس را بدهد که آیا شرکت در حال رشد، ثبات یا زوال است. صورت های مالی یک شرکت را می توان با یک یا چند شرکت دیگر در همان صنعت نیز مقایسه کرد. یک تحلیلگر سهام ممکن است به دنبال مقایسه حاشیه سود عملیاتی دو شرکت رقیب با مشاهده صورت سود آنها باشد.

حاشیه سود عملیاتی

حاشیه سود عملیاتی معیاری است که نشان می دهد پس از پرداخت هزینه های عملیاتی چقدر درآمد باقی مانده است و چه بخشی از درآمد برای پوشش هزینه های غیرعملیاتی باقی مانده است و به عنوان درآمد عملیاتی تقسیم بر درآمد محاسبه می شود. شرکتی با حاشیه عملیاتی 0.30 نسبت به شرکتی با حاشیه 0.03 مطلوب تر دیده می شود. حاشیه عملیاتی 0.30 به این معنی است که به ازای هر دلار درآمد، یک شرکت 30 سنت پس از پوشش هزینه های عملیاتی باقی می ماند. به عبارت دیگر، شرکت 70 سنت از هر دلار در فروش خالص را برای پرداخت هزینه های متغیر یا عملیاتی خود استفاده می کند.

تحلیل تکنیکال

روش دوم تحلیل سهام، تحلیل تکنیکال است. تجزیه و تحلیل تکنیکال بر مطالعه عملکرد قیمت گذشته و حال برای پیش بینی احتمال حرکت قیمت در آینده تمرکز دارد. تحلیلگران تکنیکال در درجه اول به قیمت خرید و فروش و حجم معاملات و همچنین عوامل تقاضا و عرضه که بازار را حرکت می دهند، توجه دارند. نمودارها ابزاری کلیدی برای تحلیلگران فنی هستند. زیرا تصویری گرافیکی از روند سهام در یک بازه زمانی مشخص را نشان می‌دهند.

به عنوان مثال، با استفاده از نمودار، یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است مناطق خاصی را به عنوان سطح حمایت یا مقاومت علامت گذاری کند. سطوح حمایت با پایین‌ترین قیمت‌های قبلی زیر قیمت معاملاتی فعلی مشخص می‌شوند و نشانگرهای مقاومت در بالاترین حد قبلی بالاتر از قیمت فعلی بازار سهام قرار می‌گیرند. شکست به زیر سطح حمایت نشان دهنده یک روند نزولی برای تحلیلگر سهام است. در حالی که شکستن بالاتر از سطح مقاومت چشم انداز صعودی را به همراه خواهد داشت.

عرضه و تقاضا

تجزیه و تحلیل تکنیکال سهام تنها زمانی مؤثر است که نیروهای عرضه و تقاضا بر روند قیمت تحلیل شده تأثیر بگذارند. هنگامی که عوامل خارجی در حرکت قیمت دخالت دارند، تجزیه و تحلیل سهام با استفاده از تحلیل تکنیکال ممکن است موفقیت آمیز نباشد. نمونه هایی از عواملی غیر از عرضه و تقاضا که می توانند بر قیمت سهام تأثیر بگذارند عبارتند از انشعاب سهام، ادغام، اعلام سود سهام، شکایت دسته جمعی، مرگ مدیر عامل شرکت، حمله تروریستی، رسوایی های حسابداری، تغییر مدیریت، تغییرات سیاست پولی و غیره.

هم تحلیل بنیادی و هم تحلیل تکنیکال را می توان به طور مستقل یا با هم انجام داد. برخی از تحلیلگران از هر دو روش تحلیل استفاده می کنند. در حالی که برخی دیگر به یکی از آنها پایبند هستند. در هر صورت، استفاده از تجزیه و تحلیل سهام برای بررسی سهام، بخش ها و بازار یک روش مهم برای ایجاد بهترین استراتژی سرمایه گذاری برای سبد سهام است.

 

رای خود را به این مطلب ثبت کنید

0 رای (NaN)
لطفا نظر خود را درباره این مطلب بنویسید